با سلام و درود بیکران بر همه عزیزان و اساتید گرانمایه.
چندی پیش ازسرواران عزیزم جناب حاکی و جناب کاتوزیان تقاضا نمودم. نقدی بر دو سبک تازه که حقیر ارائه نمودم نقدی جامع و بیتعارف مرقوم فرمایند. استادحاکی مطالبی ارزشمند درهمان زمان بصورت پیام متصل قلمی فرمودند که بانی مزید ارادت من به ایشان گردید. اما جناب کاتوزیان خواستندکه درفرصت مناسب به آن بپردازند. اکنون نقد ایشان در هر دو سیاق حضور دوستان و سروران تقدیم می گردد تا مورد نقدو مداقه بیشترقرار گیرد. همچنین در این زمان ازهمه صاحب نظران گرامی تقاضا میکنم. تا نظر خود دراین زمینه به اینجانب مرحمتنموده تا با جمع بندی نهایی وبصورت مجموعه منتشر نمایم.
پیشاپیش از همه بزرگواران تشکرمینمایم.
و اما نقدجناب کاتوزیان
نقد و بررسی قالب های ابداعی جناب صلاح الدین احمد لواسانی و تفاوت و تشابه با قالب های نزدیک
شک نیست ادبیات ایران زمین همواره بر تارک ادبیات جهان درخشیده و کیست که نداند سخن دانی و خوش خوانی با شیوه ها و قالب های شعری و نثری ادبیات ایران متجلی شده و معنی واقعی خود را پیدا می کند و زیبایی در قالب های متنوع آن به منصه ی ظهور رسیده آنچنان که اثرات روحی آن شاید تا پایان عمر از ضمیر آدمی زایل نگردد. اما تنوع قالب ها پیامی نیز همراه دارد و آن اینکه همواره جایی برای سخن جدید باز می باشد و همانگونه که گذشتگان ما به ابداع شیوه های نو پرداخته اند و این امر در سده ی اخیر به نهایت رسیده، مانیز امروز می توانیم و این اجازه را داریم که اگر شیوه جدیدی به جهت اعتلای سخن به ذهنمان می رسد با دقت و وسواس بپرورانیم و به جامعه ی فرهنگی جهت نقد و بسط و حتی انکار ارایه دهیم. از قالب های جدیدی که روزهای اخیر با آن آشنا شدم دو قالب شعری است، یکی در قالب کهن که نوعی ترجیع بند است و دیگری سبکی مسمی به مزوجات و در اسلوب شعر نو که هر دو از ابداعات دوست عزیز و گرامی جناب آقای لواسانی است که مساعی ایشان در زمینه ی سرودن شعر و داستان مخصوصا برای کودکان، بر کسی پوشیده نیست.
در این مختصر کمی درباره ی این دو قالب صحبت می کنیم تا ببینیم اصلا قالب های جدید هستند؟ یا مرجعی در ادبیات کهن دارند؟ و یا با سروده های موسوم به شعر نو هم راستا می باشند؟ و شباهت ها و تفاوت هایشان با قالب های دیگر چگونه است؟ ابتدا درباره ی ترجیع بند ایشان بگوییم که یکی از دوستان نام ترجیع بند مربع را برای آن برگزیده و علت آن را چهار مصراعی بودن و تکرار مصراع آخر عنوان فرموده اند. اما به نظرم نه ترجیع بند است و نه مربع و اختلاف با این هر دو شیوه دارد، به این دلایل: اول آنکه اصطلاح مربع در کنار مثلث و مخمس یا مسدس از زیر مجموعه های قالب شعری مسمط می باشند یعنی سروده ای که با یک مصراع یا بیتی مستقل القافیه، پیوند میان اقطاع به وجود آورد. و بر اساس تعداد ابیات هر قطعه به نام مثلا مسمط مخمس یا مسمط مسوس و یا مسمط مربع که بحث بر سر آن است، نامگذاری می گردد و طبیعی است وقتی سروده ای در قالب مسمط قرار نمی گیرد بی شک در زیر مجموعه ی آن نیز جایگاهی نخواهد داشت اگرچه تعداد مصاریع چهار باشد به مثالی از مسمط مربع سروده ی شاعر بزرگوار اوحدی مراغه ای توجه فرمایید:
آن سرو سهی چه نام دارد
کان قامت خوش خرام دارد
خلقی متحیرند در وی
تا خود هوس کدام دارد
ماهی که به حسن او صنم نیست
رخسارش از آفتاب کم نیست
گر دور شود ز دیده غم نیست
کندر دل و جان مقام دارد
من کشته ی عشق آن جمالم
آشفته ی آن دو زلف و خالم
آنرا خبری بود ز حالم
کو نیز دلی به دام دارد
شعر خوش اوحدی روانست
گر گوش کنی به جای آنست
کز بوسه ی شکرین لبانت
این شهد که در کلام دارد